ابطال سند به دلیل حجر و رابطه محجوریت با ابطال سند را در این مقاله ضمن بررسی معاملات محجور،قبل و بعد از صدور حکم حجر بررسی می نماییم. باید دانست محجوریت و حجر باعث می گردد معاملات و تصرفات مالی شخصی که محجور است یا باطل باشد یا غیرنافذ. غیرنافذ به این معنا که با تایید و تنفیذ بعدی ولی شخص محجور یا قیم او معامله واقع شده،اعتبار می یابد. حکم غیرنافذ یا بطلان بستگی به نوع محجوریت دارد. معاملات بعد از صدور حکم حجر نیز بر اساس معیارهایی که خواهد آمد یا قابل تنفیذند یا بواسطه باطل بودن،بی اعتبارند و تایید و تنفیذ آن اثری ندارد چون اساساً نوجودیت حقوقی نیافته اند. حَجر موجب ایجاد مانع در تصرفات مالی و معاملات می گردد.
سوالات بحث ابطال سند به دلیل حجر
ابطال سند به دلیل حجر به عنوان مبنای طرح ابطال معامله و سند تنظیمی محجور را بایستی با درک مسائل ذیل مورد تحلیل قرار داد.
محجورین چه کسانی هستند؟
با توجه به قوانین مدنی و تجارت می توان محجورین را شامل دانست بر:
الف) کودکان و نوجوانان
یعنی کسانی که به سن بلوغ شرعی نرسیده اند.طبق تبصره یک ماده 1210 قانون مدنی : سن بلوغ در پسر پانزده سال تمام و در دختر نه سال تمام قمری است. در حال حاضر رویه قضایی و اداری ایران به این شکل است که کسانی که به 18 سال تمام شمسی برسند،رشید و بالغ محسوب می گردند. بنابراین در عمل کسانی که به این سند نرسیده اند بایستی برای انجام معاملات و تصرف در اموال،حکم رشد اخذ نموده باشند. بنابراین سن بلوغ شرعی با سند رشد متفاوت است و پسری که 15 سال تمام قمری را نیز گذرانده باشد تا قبل از رسیدن به 18 سال تمام شمسی نمی تواند معامله نماید مگر اینکه حکم رشد را تحصیل نماید. کودکان(صغار) نیز به دو دسته صغار ممیز و غیرممیز تقسیم می شوند. صغیر ممیز کسی است که قوه درک و تشخیص نسبی را دارا می باشد. اعمال صغیر غیرممیز باطل است ولی اعمال و معاملات صغیر غیرممیز قابل بررسی و تفکیک است به این توضیح که اگر معامله و عمل حقوقی، تعهدی برای صغیر ممیز ایجاد نکند صحیح است ولی اگر باعث ایجاد تعهد یا بروز ضرر برای وی گردد،آن عمل غیرنافذ و با تایید ولی یا قیم نافذ می گردد.
ب) مجنون (دیوانه) فرد دیوانه نیز فاقد قدرت تشخیص امور است لذا اعمال و معاملات مجانین نیز باطل است.
برخی مجانین به صورت دوره ای و مقطعی دچار جنون می شوند (مجنون ادواری) در این موارد تنها اعمال و معاملاتی که در حالت جنون انجام می گیرد باطل است.
ج) سفیه
سفیه کسی است که در امور مالی فاقد قدرت تمیز و تشخیص است و ارزش اموال را متوجه نمی گردد. احکام معاملات سفیه مانند صغیر ممیز است و چهره حمایتی دارد.
د) ورشکسته
ورشکستگی نیز در عمل، نتایج حجر را دارد و ورشکسته نیز از تصرف در اموال خود به ضرر طلبکاران محروم است.
موارد گرفتن حکم حجر
گرفتن حکم حجر در مورد تمام محجورین بالا مورد نیاز نیست بنابراین در مورد کودک 8 ساله نیازی به گرفتن حکم حجر نیست چون در این باره حجر او ثابت است. اما برای نمونه در مورد شخصی که پس از بزرگ سالی دیوانه شده است بایستی برای ابطال معاملات و اسناد ابتدائاً حکم حجر را تحصیل نمود. همین طور برای ابطال سند به دلیل حجر در مورد ورشکسته و سفیه نیز بایستی ابتدائاً حکم ورشکستی و محجوریت صادر گردد.
موارد طرح دعوی ابطال سند به دلیل حجر
در بسیاری از موارد یکی از فرزندان که از حجر پدر یا مادر خود مطلع است مبادرت به اخذ وکالتنامه فروش از آنها نموده و به استناد آن وکالت،اموال را به خود منتقل می نماید و یا اینکه مستقیماً سند قطعی انتقال اموال را تنظیم می نماید. در اینجا بایستی بعد از گرفتن حکم حجر ،دعوی ابطال سند و معامله واقعه را مطرح نمود. اصولاً در مورد دعوی ابطال سند به دلیل حجر و در جایی که نیاز به گرفتن حکم محجوریت برای اثبات بطلان سند و معامله موضوع آن است،هر یک از طرفین عقد یا ولی یا قیم آنها می توانند متقاضی صدور حکم حجر گردند.و برای ابطال سند به دلیل حجر باید حکم محجوریت ارائه گردد. دادستان نیز در مورد اعلام محجوریت دارای تکالیف قانونی است. باید دانست در جایی که نیاز به ارائه حکم حجر نیست مانند معامله صغیر غیرممیز ،طرح دادخواست حجر نیز لازم نیست و ارائه دادخواست ابطال سند به دلیل حجر کفایت می نماید. در جایی که طرف معامله محجور ،به بطلان سند و معامله به دلیل محجوریت طرف مقابل استناد می نماید می بایست ولی یا قیم را به عنوان نماینده قانونی و قضایی طرف دعوی قرار دهد. همین طور نماینده محجور نیز می تواند علیه طرف معامله محجور طرح دعوی نماید. این مطلب در ارتباط با دادخواست ابطال معامله یا معاملات محجور و ابطال سند به دلیل حجر تنظیم گریده است.
3 دیدگاه. Leave new
ایاکسی که بخاطرفرارازادای دین خودرامحجورکرده وخودرافاقداموال نموده طلبکار می تواند علیه قیم اقامه دعواکند
باسلام واحترام مادرمن درقیدحیات مهجورکامل وآلزایمربسیارشدید داشته وشکایت کردم متاسفانه اعمال نفوذبسیاربالادرپرونده توسط مشتکی عنه باتبانی باخریدارودفترخانه ۳۶۱واملاک انجام شده وازقاضی شکایت کردم چون تمام مدارکم کامل بوده لطفاازشماتقاضادارم راهنماییم کنیدازقاضی درخواست کردم نامه قضایی برای پزشک معالج بده گفت لازم نیست وپشت گوش اتداخت واین قاضی ودادیارهابارفتارهاشون مردم وازنظام وقوه قضاییه بیزارمیکنن همه شاکی هاگله مندن وقضات حق برناحقی میدهدومن واقعاکتک خوردم ازبرادرنامردوستمگرم وزورگووناقص شدم نامه پزشک قانونی بردم وقاضی پرونده منومختومه اعلام میکنه چراوآنقدرچشم پوشی ازاعمال زشت مشتکی عنه میکنه که همگان درحیرتن.خریدارخانه دروضعیت بسیاربالاست وآنقدرپولداراست که پیغام داده قاضی خریدوفروش میکنم مگه قضات قابل خریدوفروشن.واین قاضی کلاهبرداران رومیزاره به راحتی اززیرقانون دربره مثل آب خوردن.من الان بایدازکجانامه قضایی بگیرم تامهجوریت راثابت کنم.چراباورنمیکنن چه مماشات وترحمی بین قاضی ومشتکی عنه هست.لطفارسیدگی کنیدتاحق به حقداربرسد.من دربه دروآلاخونم وبه قانون پناه آوردم تابه احقاق حقم برسم.
سلام
متاسفانه فرصت مشاوره رایگان نیست.مشاوره ها با پرداخت هزینه انجام می شود.